1-بیماری های ویروسیج) آبله (Fowl pox)
آبله بيماري عفوني با انتشار نسبتاً آهسته در تمام سنين طيور است و با
جراحات جلدي در شكل خشك و يا جراحات ديفتري مانند در دهان در شكل مرطوب
مشخص مي شود .بيماري باعث كندي رشد و كاهش تخمگذاري مي گردد .
اين بيماري يكي از قديمي ترين بيماري هاي شناخته شده طيور است .ويروسي بودن آن در سال 1902 توسط ماركزواستيكر Marks & sticher
نشان داده شد .بيماري در تمام نقاط دنيا پراكنده بوده و پرندگان در تمام
سنين از هر نژادي و يا جنس نسبت به ويروس حساس مي باشند .بيماري در ايران
شايع است .
عامل بيماري
ويروس آبله ماكيان (Borreliota aviun) بوقلمون (B . meleagridis) ،كبوتر (B.columbea) و قناري (B.fringillae)تمامي از تحت گروه 4 جنس آوري پاكس ويروس (Avipox virus) خانواده پاكس ويريده (Pox viridea) ويروسهاي آبله مي باشند .ويروس از بزرگترين ويروسها بوده و اندازه آن 25/0 ميكرن و اسيد نوكلئيك آن DNA
مي باشد .هيدروكسيد سديم و اتيل الكل در عرض10 دقيقه ويروس را نابود مي
سازد .پتاس محرق 100/1 سوبيلمه 100/1 و كريستال و يوله نيز ويروس را از بين
مي برند .
ويروس
هاي گروه آبله طيور از نظر سرولوژيكي و ايمونولوژيكي باهم قابل تميز مي
باشند ولي تا اندازه اي ايمنيت متقاطع بين آنها بوجود مي آيد و آزمايشات
ثبوت عناصر مكمل SN , HI و پادتنهاي درخشان ويروس
آبله ماكيان را از ديگر ويروس آبله پرندگان مشخص مي كنند .ويروس آبله
ماكيان، بوقلمون، قرقاول و بلدرچين را مبتلا مي كند و در ماكيان، كبوتر و
قناري و بوقلمون ايجاد ايمنيت مي نمايد .
ويروس آبله كبوتر در درجه اول
كبوتر را مبتلا ساخته و ممكن است در ماكيان، بوقلمون و غاز بيماري مختصري
ايجاد كرده و در كبوتر و قناري و تا اندازه اي در ماكيان ايجاد ايمنيت مي
نمايد .ويروس آبله قناري در كبوتر، قناري، گنجشك و احتمالاً گونه هاي ديگر
ايجاد بيماري كرده و در قناري و كبوتر ايجاد ايمنيت مي نمايد .ويروس آبله
بوقلمون نيز ماكيان، كبوتر و بوقلمون را مبتلا مي سازد .اردك نسبت به آبله
مرغ و كبوتر مقاوم مي باشد .
مقاومت
ويروس نسبت بخشكي زياد و در پوسته هاي كنده شده از جراحات بمدت 4-3 سال
زنده مي ماند .ويروس فقط از راه زخمها و خراشهاي جلدي و يا مخاط چشم مي
تواند وارد بدن شود و در سلولهاي اپي تليال پوست و غشاء موكوسي دهان رشد مي
كند .
ويروس
آبله طيور در جنين مرغ 12-10 روزه و جنين بوقلمون و اردك رشد مي كند، راه
تزريق درپرده كوريوآلانتوئيك مي باشد .در اثر تزريق ويروس در اين پرنده
جراحات آبله مانند (Pock) بوجود مي آيد .ويروس هاي آبله طيور مي توانند در فيبروبلاست جنين جوجه و اردك رشد كرده و ايجاد جراحات مشخص (CPE) مي نمايند و اگر كشت سلولي با آگار پوشيده شود بعد از 11 روز ايجاد Plague نمايد .
بيماريزائي :
ارزش
اقتصادي بيماري بيشتر در ماكيان و بوقلمون مي باشد .بيماري در تمام سنين
در ماكيان و قناري حتي در چندروزگي نيز ديده مي شود .در مناطق معتدله
بيماري در ماكيان بيشتر در پائيز و زمستان ديده مي شود و در مناطق گرمسير
در هر زمان ظاهر مي شود .
طرز انتقال و واگيري :
در
داخل مرغدان انتقال بيماري از راه هوا بوده و ويروس از راه زخمها و
خراشهاي جلدي و مخاط چشم وارد بدن مي شود كه گاهي در اين طريق شكل چشمي
بيماري ايجاد مي شود .در محوطه هاي باز انتقال توسط انواع پشه ها (پشه هاي
كولكس، آئدس، آنوفل، تئوبالد يا واستگوميا) كه ناقل ميكانيكي بوده و ويروس
در بدن آنها تزايد نمي يابد انجام مي گيرد .
ويروس
چند هفته (5-4 هفته)در بدن پشه زنده مانده و بعد از آلوده كردن مرغ يك
مرحله ويرمي زودگذر در بدن او ايجاد كرده و تا 90 روز ويروس در خون وجود
دارد .بيماري در داخل مرغدان اغلب بخصوص در جوانها حاد بوده ولي در محيط
خارج كمتر حاد است و فقط طيوري كه توسط پشه گزيده شده اند مبتلا مي گردند
.طيور مبتلا پس از بهبودي تبديل به حامل ويروس نمي گردند .
علائم بيماري :
دوره
نهفته 10-4 روز و سير بيماري 4-3 هفته است ولي در صورت وجود بيماري هاي
ديگر اين دوره ممكن است خيلي طولاني تر گردد .واگيري ممكن است خيلي كم بوده
و يا در شرايط فقر بهداشتي و عدم پيشگيري خيلي شديد باشد .تلفات معمولاً
كم ولي گاهي تا 50 درصد نيز ممكن است برسد .بيماري باعث لاغري و كندي رشد و
كم شدن تخم مرغ مي گردد و به يكي از دو شكل زير تظاهر مي يابد .
1- شكل جلدي
در
اين شكل بيماري جراحات زگيل مانندي در سر، در اطراف بيني ، گوشه هاي چشم و
دهان، تاج و ريش و بندرت در روي ساق پا، اطراف مخرج و در نواحي پردار مثل
ران و سينه ديده مي شود .در جوجه گوشتي در بعضي حالات جراحات فقط ممكن است
در ساق پاها ديده شود .جراحات در ابتدا كوچك و سفيد و بعد بزرگ و زرد رنگ
مي شوند .بعد از دوهفته پرخون و اطراف آن آماس دار است و در حدود يك هفته
بعد پوسته هائي روي آنها ظاهر مي شود .اگر قبل از اين كه پوسته ها كامل
شوند كنده شوند زير آنها مرطوب و ترشح اكسوداي سروزي چركي ديده مي شود .اين
جراحات خيلي محكم در محل خود چسبيده و بعد از 4-3 هفته كه بافت زيرين آنها
التيام مي پذيرد مي افتد .اگر جراحات قبل از اين موقع كنده شوند خونريزي
در محل ايجاد مي شود . بعد از افتادن زگيل ها معمولاً جاي آنها براي مدتي
باقي مي ماند .
2- شكل مخاطي
در
اين شكل بيماري جراحات ديفتريك مانند در دهان در روي غشاء موكوسي برنگ
سفيد بوجود مي يابند كه باعث تورم دهان گرديده و به سرعت بزرگ شده و پرده
نكروتيك پنيري زرد رنگ شبيه ديفتري را ايجاد مي نمايد .اگر اين پرده ها
كنده شوند زخمهاي خوني در زير آنها ديده مي شود .
اين
جراحات ممكن است در داخل سينوسها، مجراي بيني و گلو بوجود آمده و باعث
بسته شده راه هوا و ناراحتيهاي تنفسي گردند .جراحات سينوسها باعث تورم و
جمع شدن مواد پنيري در سينوسها گشته و جراحات شبيه كريزا را توليد مي كند
.شكلي از آبله مخاطي وجود دارد كه سراسر ناي و برنشها توسط غشاء موكوسي
پوشيده مي شود .اين حالت در مرغان تخمي كه در قفس نگهداري مي شوند ديده شده
كه بنظر مي رسد در اثر همراهي ويروس آبله و ويروس تنفسي ديگر يا عوامل
فيزيكي كه باعث تحريك ناي شوند بوجود مي آيد .مواردي از اين شكل بيماري از
سال 1358 در درمانگاه طيور دانشكده دامپزشكي تهران مشاهده گرديده است .پرده
هاي ايجاد شده در داخل ناي در اثر آبله براحتي كنده نمي شوند در حاليكه در
لارنگو تراكئيت بسادگي از غشاء ناي جدا مي گردند .
پرنده
مبتلا به شكل جلدي احتمال بهبودش خيلي بيشتر از شكل مخاطي كه قسمتهاي
تنفسي را در برگرفته است مي باشد .با وجود اين ممكن است دو شكل بيماري با
هم ديده شوند .بيماري هاي انگلي و فقر بهداشتي و بيماري هاي ديگر اگر موجود
باشند باعث شدت بيماري مي گردند .
جراحات كالبد گشائي :
آثاري
از بيماري در اندامهاي داخلي بدن ديده نمي شود .در ازمايشات ريزبيني
گنجيدگيهاي داخل سيتوپلاسمي مقاطع نسوج دانه هاي آبله كه ممكن است در مراحل
مختلف رشد باشند ديده مي شوند .اين اجسام را اجسام بولينژر ناميده اند كه
اندازه انها 30-5 ميكرن بوده و در داخل آنها اجسام كوچكتري بنام اجسام بورل
كه محتملا ذرات ويروسي مي باشند ديده مي شود .
تشخيص :
با
درنظر گرفتن تاريخچه گله، وجود زگيلهاي آبله مشاهده گنجيدگيهاي داخل
سيتوپلاسمي كه گاهي تمام سيتوپلاسم را اشغال كرده است يا ايجاد تجربي
بيماري با مالش عصاره جراحات در ناحيه تاج و ريش و يا ريشه پرها و مشاهده
جراحات بيماري بعداز 7-5 روز و يا با جدا كردن ويروس توسط تزريق به جنين
جوجه و يا كشت سلولي انجام مي گيرد . ازآزمايش ايمنيت متقاطع و يا ژل
ديفوزيون نيز مي توان استفاده كرد .
پيشگيري و كنترل
براساس
واكسناسيون مي باشد .ماكيان بايد قبل از احتمال وقوع بيماري واكسينه
گردند .در مناطقي كه بيماري بيشتر در فصول پائيز و زمستان است واكسيناسيون
در بهار و تابستان و در مناطق گرمسير كه بيماري در هر زمان ديده مي شود
واكسيناسيون در مواقع لزوم انجام مي شود .در مناطقي كه خطر بيماري براي
طيور گوشتي موجود است مي توان آنها را در يكروزگي واكسينه نمود .مرغان تخمي
را بايد 2-1 ماه قبل از شروع تخمگذاري و تقريباً در سه ماهگي واكسينه نمود
.مرغاني كه براي سال دوم تخمگذاري نگهداري مي شوند بهتر است يكبار ديگر
واكسينه شوند .
دو
نوع واكسن برضد بيماري موجود است .واكسن آبله كبوتري و واكسن آبله مرغي كه
ممكن است از كشت در جنين جوجه و يا در كشت فيبروبلاست جنين جوجه تهيه
گردند .
اين
واكسن ها به دو طريق مصرف مي شوند .تلقيح در ريشه پرها و تلقيح در نسوج
بال . براي تلقيح در ريشه پر حدود 15 پر از سطح خارجي ران كنده و واكسن را
با برس كوچكي در محل مي مالند .بايد سعي شود كه از محل ريشه پرها خون خارج
نشود در غير اينصورت واكسن ممكن است همراه خون خارج گردد .
در
صورت خونريزي بايد از محل ديگري براي واكسيناسيون استفاده شود .براي تلقيح
در نسوج بال، وسيله مخصوص نوك تيزي را در داخل واكسن فرو برده و در پوست
ناحيه اي از بال كه فاقد گوشت و رگ مي باشد فرو مي كنند .از اين روش با
استفاده از واكسن آبله مرغي در ايران جهت پيشگيري از بيماري استفاده مي شود
.
حدود
10 درصد از طيور واكسينه شده را 10-70 روز بعد بايد معاينه نموده اگر ابله
گرفته باشد محل تلقيح در ريشه پر و پوست اطراف متورم و در صورت تلقيح در
نسوج بال يك يا دو دوندول به اندازه برنج و يا نخود كوچك ديده مي شود .در
غير اينصورت بايد واكسيناسيون تجديد شود .ايمني حاصله از واكسيناسيون بعد
از 2 هفته ظاهر شده و بعد از 4 هفته به حداكثر رسيده و براي يكسال و
گاهي تمام عمر باقي مي ماند .واكسن آبله مرغي كه از سويه زنده ويروسي كه
تخفيف حدت يافته مصرف مي شود .اگر اين مايه دقيقاً مصرف نشودباعث بيماري مي
گردد ولي اگر دقيقا مصرف شود ايمنيت طولاني ايجاد مي كند . ر حاليكه واكسن
كبوتري داراي بيماريزائي كمتري براي ماكيان بوده و در جوجه ها در هر سن و
در مرغان در دوره تخمگذاري و در مواقع شيوع بيماري مصرف مي شود .خاصيت
ايمني بخشي از اين واكسن كم است .بعلت اينكه ايمنيت حاصله در طيوريكه قبل
از 6 هفتگي واكسينه شده اند كافي نيست بايد آنها را قبل از رسيدن به سن
تخمگذاري دوباره واكسينه نمود .طيور واكسينه شده برضد بيماري آبله را نبايد
در مجاورت طيور حساس ديگر قرار داد چون در اين صورت خطر سرايت موجود است .
واكسن مخلوط سويه Roakin
نيوكاسل و سويه خفيف آبله نيز ساخته شده كه فقط در طيوريكه قبلا با واكسن
ضد بيماري نيوكاسل واكسينه شده اند در سن 5 ماهگي از راه تلقيح در نسوج بال
و يا ريشه پرها قابل استفاده است .ايمني حاصله از اين واكسن براي يكدوره
تخمگذاري است .اخيراً نيز مخلوطي از واكسن آبله مرغي يا كبوتري تهيه شده از
كشت سلول با واكسن مارك همراه با سلول از راه زير جلدي در جوجه هاي گوشتي
يكروزه چه در شرايط طبيعي و يا تجربي با موفقيت بكار رفته است .
درمان :
درمان
اختصاصي براي بيماري وجود ندارد .واكسيناسيون غير آلوده ها براي متوقف
كردن سير پيشرفت در ابتداي واگيري، بهداشت كامل و برطرف كردن استرسهاي
محيطي، ضد عفوني كردن جراحات با تركيبات يده مثل تنطوريد يا گليسيرين يده و
مصرف آنتي بيوتيكهاي وسيع الطيف براي پيشگيري عفونتهاي ثانوي بكار مي رود .
منبع مورد استفاده :
دكتر محمد حسن بزرگمهري- بيماري هاي طيور ، انتشارات واحد فوق برنامه دفتر مركزي جهاد دانشگاهي ، چاپ اول ، تهران، فروردين 1364
*این مطالب بر گرفته شده از منابع معتبر و دقیق علمی است و عین مطلب درج شده است، پس اگر در مورد کبوتر مستقیما بحث نشده، به من خرده نگیرید. چون که من خواستم در نقل مطالب امانت دار باشم.
* مطالب برای همه طیور به خصوص ماکیان(پرندگان خانگی) است و در آن تحریف وجود ندارد و عین مطلب نقل شده است، پس اگر از پرندگان دیگری چون مرغ و بوقلمون نام برده و مثال زده شد ، دقت کنید که همه از رشته پرندگان اند و درمان ، شناسایی بیمار ، پیشگیری تقریبا یکسانی دارند.
نظرات شما عزیزان:
+ نوشته شده در 25 دی 1395برچسب:
,
ساعت 20:12 توسط کبوتر+کفتر+فروش+هومر+ساتن+بادکنکی+کفتر+
| نظر بدهيد